به گزارش سایت مجله هنرهای تجسمی به نقل از صبا؛ امیر سقراطی در گفت و گویی در خصوص آثارش عنوان کرد: من در سه نمایشگاه اخیر خود بحث اینستالیشن پینتینگ یا نقاشی چیدمانی را به صورت جدی پیگیری کردهام و همواره زمان کار به این فکر میکنم که هنگام چیدمان آثار در نمایشگاه، یک چیدمان معاصر ارائه کنم که ایده را تکمیل کند و روی مخاطب تاثیر بگذارد.
سقراطیس ادامه داد: در نمایشگاه قبلی خود در گالری دستان من روی یک دیوار ۴ متری نقاشی کشیدم و پس از ۱۰ روز آن دیوار رنگ شد و به نوعی مفهوم مرگ و نیستی را نشان میداد. در نمایشگاه «تاسیان» گالری در گالری هما نیز بومها را مستقیم روی دیوار نصب کردم و کل دیوار گالری پُر از نقاشی شد و مجدد روی همان بومها نقاشی نصب کردم و در آن نمایشگاه انگار مخاطب وارد یک اثر هنری میشد نه یک گالری.
وی بیان کرد: در نمایشگاه «شبه خاطرات»، من به تجربه کارهای اخیر خود رجوع کردم. این آثار مربوط به ۲ سال کرونایی است که من حدود ۶ هزار طراحی سیاه و سفید کشیدم. به آن طراحیها که نگاه کردم، تجربیاتی درباره زیست معاصر ما در دوران کرونا در آنها دیده میشد. در آثار من همیشه یک مساله روانکاوانه وجود دارد زیرا من هنگام نقاشی به ناخودآگاه خودم دست پیدا میکنم و کارهایی که میکنم بروز درونیات خودم و رخدادهای سیاسی اجتماعی است.
امیر سقراطی درباره چیدمان این نمایشگاه توضیح داد: با مدیر گالری ابتدا ۲ نوع چیدمان درنظر داشتیم؛ ابتدا اینکه همه کارها را روی دیوار بچینیم و دوم اینکه یک کار بزرگ هم روی بوم باشد.
او ادامه داد: کار من نمایش یک دوگانگی است. من همچنان که انتزاع و فیگور را با هم تلفیقی میکنم، سیاه و سفیدی، ملایمت و پیچیدگی، ظرافت و زمختی، ترس و آزادی، سکون و تعلیق نیز در نقاشیهای من وجود دارد. هم خطوط نرم و منعطف هست و هم خطوط تیز و شکسته وجود دارد. درواقع زندگی ما همین است. به عنوان کسی که در این دنیا زیست میکند برای ایده گرفتن به خود دنیا رجوع میکنم. در این نمایشگاه همه چیز دیده میشود زیرا این دنیا پر از چیزهای زیباست که به ما میدهد اما در انتخاب کارها و تبدیل آن به سوژه بحث من این بود که آیا میشود هم به خاطره رجوع کرد و هم به ظرفیت حال؟
سقراطی گفت: من خودم را در نقاشی ها پیدا میکنم زیرا مخاطب اولیه نقاشیهایم، خودم هستم.
این هنرمند درباره انتخاب رنگ در نقاشیهایش توضیح داد: من رنگها را حسی انتخاب میکنم و نقاشیهای من زنده هستند زیرا معتقدم نقاشی یک عرصه آزاد و وسیع است برای تجربه کردن. من اصول طراحی و نقاشی را کاملا بلدم اما هنگام نقاشی کردن به نوعی که قلبم زنده است و دوست دارد، کار میکنم. گاهی دوست دارم یک سبز پرهیجان را کنار آبی درخشان بگذارم و احساس میکنم بخشی از این رنگگذاری به شرایط زیست من در کودکی در گیلان بستگی دارد زیرا من آبی خالص را در دریا دیدم و انواع سبز را در طبیعت مشاهده کردم.
امیر سقراطی در پایان تشریح کرد: من همیشه در نقاشیها سعی داشتهام ابتدا خودم را پیدا کنم و در دورهای مساله رنج همیشه در آثار من دیده میشده است. سال ۹۰ و ۹۲ در گالری گلستان مساله من این بود که جهان جای رنجآوری است، سال ۹۴ در گالری دنا گفتم که جهان جای رنجآوری نیست بلکه انسان ها به یکدیگر رنج میدهند. سال ۹۶ در گالری دستان گفتم که انسانها به هم رنج نمی دهند بلکه خود آدم به خودش رنج می دهد. سال ۹۸ در گالری هما محصول ذهنی من این بود که رنج هم یک بهانه است که میتوان از آن گذشت. در نمایشگاه «شبه خاطرات» سعی دارم با رنگهای شادتر اما نقاشی هایی که ملال درشان وجود دارد، بگویم که جهان جایی است که ما هم رنج را درش میبینیم و هم شادی را اما مهم این است که هر دو را تجربه کنیم و تنها جایی که رنج و شادی را کنار هم تجربه میکنیم، همین دنیاست، پس جهان جای واقعا زیبایی است.
نمایشگاه انفرادی نقاشیهای امیر سقراطی به نام «شبه خاطرات» تا ۵ مرداد ماه در گالری ثالث برپا است.