به گزارش سایت مجله هنرهای تجسمی به نقل از صبا، الهام فخاری، هنرمند نقاش و عضو سابق شورای شهر تهران، که به تازگی نمایشگاه نقاشیهای خود را برپا کرده بود در گفتوگویی درباره لزوم توجه به هنر عمومی در سطح شهر توضیح داد: هنر عمومی شهری بخش ارزندهای از کار شهرداریهای کلانشهرهای پیشرفته جهان است. زندگی در فضایی که نمودهای کار هنری بخشی از زندگی روزمره آن باشد هم بر بالندگی شناختی اثرگذار است و هم خزانه دیداری جامعه شهروندی را پربار میکند.
به گفته وی، دیوارنگاری، کارهای حجمی، رویدادهای هنر همگانی، آفرینشهای هنری نمایشی در بستر شهر، هنرهای شنیداری و موسیقی و فرصتها و فضاهای تجربه هنر تعاملی برای پرورش توان شناختی و بالندگی همهجانبه بسیار مهم و اثربخش هستند. نمونههای بومی و کهن این موضوع در کشورمان شهرهای با آثار تاریخی هنری در بافت زندگی روزمره مردم هستند به طور مثال نمودهای دیداری در شهرهایی مانند اصفهان.
او ادامه داد: گرچه مدیریت شهری تهران در زیباسازیشهری در دهههای گوناگون گامهای خوبی برداشته است ولی هنوز هنر و نقاشی به مثابه یک کار مداوم در دسترس و تجربه همگانی مردم نیست و هنوز آگاهیهای مردم درباره آفرینشهای هنری کم است. در رویکردها و برنامههای هنردرمانی در جهان، نقاشی و تجربههای همگانی نقاشی، بر توانبخشی و بهبود تعامل اجتماعی میان لایههای اجتماعی اثربخش بوده است و میتواند به بیان، بازبینی و درمان بیانجامد و از این راه موجب کاهش تنش، پیوند میان شهروندان، بازی و رهاییهای روانشناختی و درنگهای آرامشبخش شود.
عضو سابق شورای شهر تهران اظهار کرد: در چهار سال شورای شهر دوره پنجم در میان طرحها، دو طرح در این زمینه نوشته و ارائه شد ازجمله طرح حریم آثار هنری شهری و هنر عمومی شهری. طرح حریم آثار در شورا بررسی و تصویب شد ولی شهرداری در تنظیم دستورنامه اجرایی آن کوتاهی کرد و در دوره کنونی هم کسی پیگیر آن نیست. طرح دیگر هنر عمومی شهری بود که با بازشناسی هنر عمومی شهری، فضاهای درنگ و کار هنری، نمودها و نمایش اثرهای هنری، و تجربههای تعاملی هنر برای همه گروههای سنی، جنسیتی و اجتماعی را پیشبینی و برنامهریزی کرده بودیم.
او افزود: یک رویداد همپیوند با این طرح نیز رویداد نقاشی کودکان و نوجوانان با نام «تهران، شهری که دوست دارم» بود. نقاشی کودکان بازگوکننده رواداری چشمگیر آنها نسبت به ناهمانندیها در جامعه، زندگیدوستی، شادیهای گمشده و پنهان و روندهای امکانپذیر در شهر بود. بسیاری از این نقاشیها نشان میداد که بچهها زندگی دوستانه و سالم در کنار دیگر جانداران همزیست آدم را دوست دارند، بچهها هم آسمان و دشت گسترده را برای رهایی میخواهند، بچهها جای گوناگونی رنگها را در شهر خالی میبینند، بچهها حتی تجربههای هنری را در شهری که دوست دارند پیشبینی میکنند، باور دارند که میشود با دوچرخه و ابزارهای سالمتر رفت و آمد کرد و برایشان چگونگی زندگی در شهر مهم است. برای این نقاشی ها یک ایده دیگری هم داشتیم که متاسفانه شهرداری وقت در انجام آن کوتاهی کرد.
این هنرمند در راستای تلاش برای عمومی کردن هنر اظهار کرد: آخرین تلاش و کار ما این بود که بودجه هنر عمومی شهر را برای فراهمسازی تجربه هنر در میان گروههای آسیبپذیر تنظیم کردیم. امید داشتیم شهرداری با همکاری انجمنها و صنفهای هنرمندان تجربه رهاییبخش و امیدآفرین هنر را به زندگی تهیدستان، بیسرپناهان و کودکان کار بیاورد که باز هم به دلیل پایان دوره به اجرا و اقدام نرسید، ولی همچنان میتواند یک راهبرد خوب برای دگرگونی در کار شهری باشد.
ما هم به آگاهی سیاستگذار شهری و هم به باور بخش اجرایی شهرداری و هم به یک برنامه اقدام هماهنگ برای هنر عمومی شهری نیاز داریم که با آمد و رفت مدیران برهم نخورند زیرا اثر پویاییهای هنری در گستره شهر و تجربههای شهروندی هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت سازنده چشمگیر و بهبوددهنده است.️
فخاری در پاسخ به این پرسش که امروزه در فضای شهری چقدر از آثار هنری فاخر استفاده میشود، توضیح داد: سازمانهای شهری دستاندرکار فضاهای فرهنگی و هنری و زیبایی (به معنای هنر نه آرایش) گوناگون هستند. این گوناگونی جاهایی چالشبرانگیز هم شده است ولی گویای توان و امکان بزرگی در شهر هستند. در تهران و برخی شهرهای کشورمان سازمان زیباسازی مسئول پرداختن به نمودها و نمادهای هنر در شهر هستند. پیشینه سازمان زیباسازی در شهرداری تهران در یک سده گذشته گویای تلاشها و سیاستگذاریهای ارزندهای است. گاهی این تلاشها با همکاری متخصصان هنر بهتر و بیشتر پیش رفته و گاهی به دلیل دگرگونیها کندتر یا ناهماهنگ شده اند. با این همه در شهر تهران نمودهای نقاشی و کارهای حجمی چشمگیر است. بهگمانم باید توجه کرد که واژه آثار فاخر تعبیرپذیر است و اتفاقا باید مراقب باشیم که دچار سوگیری نشود.
به گفته وی، هم آثار هنرمندان برجسته، پیشرو و جریانساز در فضاهای همگانی شهر باید باشند تا خزانه دیداری و سلیقه فرهنگی جامعه را پربار کنند و هم جاهایی و فضاهایی برای بازنمایی تجربه هنری همگانی مردم پیشبینی شده باشد تا مردم خود را در پیوند با شهر بدانند و فرصتی برای دیدهشدن بیابند.
او با اشاره به نامگذاریها در شهر ادامه داد: سیاستهای فرهنگی هنر عمومی شهری راهبردهایی همهجانبه به شمار میرود. یک کار فرهنگی ارزنده دیگر توجه به نامگذاری ها در شهر است که یک نشانهگذاری و نشانهشناسی فرهنگی و از زمینهسازهای جامعهپذیری است. ما در دوره کاری خود تلاش کردیم بیشتر به نام هنرمندان پیشرو و اثرگذار، در زمینههای گوناگون ادبیات و نقاشی و حجمی و نمایش و سینما و سرامیک و ..، پرداخته شود و این کار را بخشی از آموزش و پیونددهی جامعه شهروندی با هنر و هنرمندان میدانیم.
فخاری در پایان تاکید کرد: شهر یک بستر بزرگ و راستین برای پویاییهای هنری، تجربه آموختن و آفریدن و بازشناسی روزمره آثار هنری و پرورش فرهنگی-هنری حق و راه رهاییبخش همه مردم است.