زهره حسنی بیش از دو دهه، به صورت جدی در رشته نقاشی مشغول به فعالیت است. در کنار نقاشی به شکل حرفه ای در زمینه گرافیک هم کار می کند.
اخیرا نمایشگاهی از آثار این هنرمند با عنوان «حس پنهان» به صورت آن لاین بر روی سایت گالری شلمان در سندیگو در معرض دید علاقمندان قرار گرفته است، به همین بهانه گفتگویی داریم با خانم زهره حسنی.
در مورد علت روی آوردن به نقاشی و منابع الهام بخش تان بفرمایید.
رشته اصلی هنری من نقاشی است که از این روش می توان برای بروز احساسات و عواطف درونی استفاده کرد. به طور کلی می توان گفت که نقاشی ابزاری است برای انتقال و مفاهیم و احساسات درونی هنرمند. من از طریق هنر می توانستم، افکار و احساسات خود را ابراز کنم و این عواطف را با مخاطب خود به اشتراک بگذارم. هرچند که نقاشی قسمت مهمی از تاریخ و فرهنگ هر جامعه است. بسیاری از آثار نقاشی، بیان کننده فرهنگ و وقایع تاریخی زمان خود بوده و هست. عشق به هنر برای من این گونه بوده که توانستم انسان بهتری باشم و بشوم. هنر در هر زمینه ای باعث می شود انسان بینش و درک عمیق تری نسبت به مسائل مختلف پیدا کند. فرق است بین دیدن و نگاه کردن. مردم نگاه می کنند ولی هنرمند می بیند و نادیده ها را به تصویر می کشد.
علت روی آوردن به این رشته هنری؛ علاقه ذاتی از زمان از کودکی بوده است. هرجایی مخصوصاً سفر با خانواده که می رفتم، همیشه لوازم نقاشی هایم را به همراه خودم داشتم و از مناظر روستایی، شهری و ... نقاشی می کشیدم. در سن ۱۶ سالگی به تمام مواد و رسانه های رشته نقاشی تسلط قابل توجهی پیدا کردم و از همان سنین تجربه تدریس در زمینه طراحی و تکنیک ها داشتم و همین موضوع به من حس تازگی و مفید بودن می داد.
سبک کار و شیوه خلق آثارتان را چطور بیان می کنید؟
من هیچ گاه تحت تأثیر سبک خاصی نبوده ام. بلکه می توان این موضوع را به این شکل توضیح داد که؛ سبک نه، بلکه شیوه خطی و رنگی با گذر زمان و با تجربه کسب کردن . روزانه فعالیت داشتن به صورت مستمر ایجاد می شود. مثلاً بعد از گذشت سال ها از نقاشی پل سزان، او را پدر مدرنیسم نامیدند که پیکاسو از آن تأثیر گرفت. اما سزان هیچ وقت به این فکر نمی کرد که چه سبکی کار می کند. به قول ادگارد دگا: «سبک، با کار زیاد بدست می آید».
تا جایی که یاد دارم همیشه من از طبیعت و بافت هایی که در آن وجود دارد الهام می گیرم. هیچ گاه به اینکه چه سبکی یا چه اسمی را روی آثارم بگذارم فکر نکردم و هر روز برای بهتر شدن تلاش می کنم و خودم را با سال گذشته خودم مقایسه کرده ام. به عقیده منتقدان، آثارم به سبک آبستره (انتزاعی) نزدیک است و اکثراً با تکنیک اکریلیک و گاهی ترکیب مواد کار می کنم.
مهم ترین نمایشگاه ها و رویدادهای هنری که در آنها شرکت داشته اید ؟
همه فعالیت ها و نمایشگاه هایی که داشتم برایم مهم و با ارزش هستند. نمایشگاه انفرادی که در گالری شلمان در سال ۱۳۹۴ و هفت ثمر در سال ۱۳۹۸ و تعداد زیادی نمایشگاه های گروهی که از سال ۱۳۸۷ در کنار اساتید و هنرمندان بزرگ بوده ست، از جمله حضور بلند مدت آثارم در گالری راگادید و دیان که از نظر فروش آثار و برندینگ هنری، اتفاقات خوبی خصوصاً در سطح بین المللی برایم رقم خورد و برایم مهم است که آثارم در گالری هایی به نمایش دربیاید که در سطح بسیار حرفه ای حرکت می کنند. بیشتر علاقمندم با گالری و کیوریتورهایی همکاری داشته باشم که در سطح بین المللی، روی یک نظم خاص و با نگرش مثبت و دید حرفه ای فعالیت می کنند.
تاکنون موفق به کسب رتبه و جایزه هنری شدید؟
مقام اول تصویرسازی در شیراز (۱۳۹۶)، رتبه برتر در مسابقات طراحی تهران (۱۳۸۳)، تصویرسازی کتاب با عنوان "موش و مار" برای انتشارات گل آوا (۱۳۹۱)، فعالیت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان تصویرگر(۱۳۹۶)، مقام اول و منتخب اثر برتر در گالری انتظامی (۱۳۹۸) و به عنوان مشاور هنری در موزه مردم شناسی از سال ۱۴۰۰ تاکنون فعالیت دارم.
لطفا یکی از آثار خودتان را انتخاب کنید و بفرمایید چطور به این ایده رسیدید و دغدغه شما در خلق اثر چه بوده است؟
هر کسی در زندگی یک فلسفه شخصی برای خود دارد و آن را دنبال می کند. غلبه طبیعت و جهان هستی بر انسان و شرایط نامتعادلی که در این دنیا داریم در واقع وصف الهامات خلق آثار خود است. با گذر زمان ذهن، ایده و کارها بدون دخالت مستقیم ما تغییر می کنند و بخشی از این، نه وامدار تصمیمات ما، که ناگزیر از جبر زمان است. مانند مجموعه نقاشی «حس پنهان» که از ترکیب چهره زن و بافت هایی است که درهم تنیده شده اند. شاید حس ها وادراکی بوده که از جامعه خود بدست اورده ام. به اعتقاد من هنر و شیوه کاری هر هنرمند بستگی به تجربیات، جبر جغرافیایی و احساساتی است که در طول زندگی شخصی هر هنرمند بدست می آید.
می توان گفت که من در آثارم این مدل بافت ها را از طبیعت الهام گرفته ام. مثلاً بافت هایی که در کوه ها و تنه درختان وجود دارد دارای سایه روشن هایی از رنگ هاست. آثاری را خلق می کنم و مابقی با مخاطبان است که با توجه به تجربه زیسته ای که دارند خوانش های متفاوتی داشته باشند و این مجوعه من، انحصاری شرقی نیست و برای همه جوامع جوابگو هستند.
یک روایت شخصی از تجربه هنری خودتان در مواجهه با کار هنری بگویید. اثر هنری چه تأثیری بر شخصیت و هویت فردی شما داشته است؟
در مسیر هنری خود از تغییر هراسی ندارم و بسیار استقبال می کنم. در حین خلق اثر، بارها شده که به گره برخورد کرده ام ولی می گذارم زمان از آن بگذرد و بعد دوباره شروع می کنم. اصلاً از تخریب و دوباره از نو شروع کردن نمی ترسم و پیش آمده که روی یک اثر از گذشته، آثار جدیدی را خلق کرده باشم و این برایم لذت بخش است و یا اثری که می خواستم مورد رضایتم نبوده و کلافه شده ام ولی به خودم زمان داده ام و با کمی فاصله زمانی دوباره آثار را بدست گرفته و شروع کردم. نقاشی همیشه برایم حکم زندگی واز نو متولد شدن را دارد و چون از کودکی به هنر علاقمند بودم، قطعاً ناخودآگاه بر رفتار، نوع نگرشم و سبک و شیوه زندگی شخصیم اثر می گذارد و مسلما در مسیر هنر با چالش هایی روبرو شده ام که باعث شکل گیری شخصیتم و در نهایت بهتر شدن حرفه ام در مسیر هنری می شوند.
درباره یک اتفاق یا ذهنیت که تأثیری در ایجاد علاقمندی شما به کار هنری داشته است صحبت کنید.
از زمانی که به یاد دارم در دنیای هنر بوده ام و بسیاری از مطالب و تکنیک ها را با تکرار و تمرین و بصورت تجربی به دست آورده ام. از دوباره ساختن لذت میبرم.
زمانی که خواستم وارد هنرستان بشوم پدرم یک دایره روی صفحه ای کشید و گفت: " این یک دنیایـی ست که تمام رشته های درسی و اتفاقات در این دنیاست مثل رشته انسانی، تجربی، فیزیک و ریاضی ... و یک دایره دیگر را رسم کرد و گفت این دنیایی ست به نام هنر، که کلی اتفاقات جذاب داخل آن وجود دارد که هرکسی آن را تجربه نمی کند و دنیای هنر دنیای شگفتی هاست و همیشه دنیایش با دنیاهای دیگر بسیار خاص و متفاوت بوده و هست و برای ادامه دادن به این دنیا و مسیر هنری باید عاشق باشی وگرنه ابتدای مسیر آن را رها خواهی کرد."
نکته دیگر قالی و قالیچه هایی بود که مادرم و دایی بزرگم در زمان نوجوانی خود بافته بودند که هنوز موجود هستند که با دیدن آنها به فرش و قالی و ... علاقمند شدم و طرحارو برای خودم نقاشی میکردم و الان هم هرزمان به موزه میروم، فرش ها و آن طرح ها برایم بشتر جذابیت دارند و یک مجموعه عکس فرش، گلیم، قالی و قالیچه و... برای خودم دارم که خیلی ارزشمندست.
ویژگی خاص و وجه تمایز آثار هنری شما چیست؟
طراحی همیشه برای اکثر هنرمندان نقاش و تصویرگر یه کار ترسناک و سختی بوده است و همیشه از آموزش آن فراری بوده اند. از آن جایی که از ۱۲ سالگی طراحی را به طور جدی شروع کرده بودم به راحتی در آثارم هم استفاده می کنم. هرچند که استاد خوب در روند رشد و پیشرفت تأثیر دارد ولی در نهایت این تو هستی که باید آموزه ها را تکرار کنی و از راه تجربه و تمرین کردن است که به مسیرهای جدیدی دست پیدا خواهی کرد. در مسیر هنر نباید ترسید وگرنه رشد نخواهی کرد.
بازخورد مخاطب ها در مواجهه با آثار هنری شما چیست؟ چه تأثیری در مخاطب ایجاد می کنید و اگر روایتی دارید بیان کنید.
تا به امروز آثارم مخصوصاً مجموعه «حس پنهان» بازتاب خوبی داشته است. هرچند تا حد زیادی خواستار خوانش آزاد از آثارم هستم. عده ای معتقدند که باید از هنرمند و زندگی اش آگاه باشیم تا متوجه افکار و نگرشی که در آثارش است پی ببریم چون این مورد باعث بهتر درک شدن از آن اثر می شود. ولی من معتقدم فضای فکری پشت کار را توضیح نداده باشم تا ذهن مخاطب بدون پیش زمینه فکری، دنیای ذهنی خود را داشته باشد و این فضا، تداعی کننده آن تصور صمیمی شخصی در ذهنش باشد و آنطور که دوست دارد برداشت از اثر داشته باشد.
بازخورد اساتید و هنرمندان با آثار هنری شما چیست؟
تا این لحظه آثارم از استقبال خوبی از جانب هنرمندان، گالری دارها و کیوریتورها برخوردار بوده است. همیشه دوست داشتم آثارم به مخاطب یک حس خوب و آرامش بخشی بدهد.
هنرمند مورد علاقه شما کیست و چه تأثیری در شما ایجاد می کند؟
در هر دوره ای متفاوت بوده و من سعی داشتم که از هنرمندان برتر ایده بگیرم و در نهایت آن چه که با روحیات خودم یکی هستند را به تصویر بکشم. چون نخواستم آثارم شبیه به کسی شود که مخاطب با دیدن آثارم، آنها را یاد هنرمند دیگری بیندازد. همیشه تلاشم بر این بود که یک اثر متفاوت و صادقانه ای را مطرح کنم و اثر انگشت خودم را داشته باشم. چون رمز موفقیت هر هنرمند همین است که در نهایت به رشیوه شخصی برسد و به خود واقعیش دست پیدا کند.
پایه های فکری و فلسفی شما در خلق اثر هنری چیست؟
نقاشی یک زبان واحد در دنیاست که هرکسی دنیای خود را با روش و تکنیک های متفاوت و با توجه به حس و حال، خلق و خویی که دارد آن را بیان می کند و هرکسی خود واقعی اش باشد و صادقانه تر بیان کند موفق تر و قطعاً اثر متفاوتی را خلق خواهد کرد. شما از یک موسیقی که زبان آن را هم متوجه نمی شوید لذت می برید و بارها آن را گوش می دهید. علت این اتفاقات این است که آن موسیقی از دل و با حس صادقانه خلق شده ، به همین دلیل است که بر دل همگان می نشیند.
به کدام رشته هنری دیگر علاقمند هستید و این علاقمندی چه تأثیری بر کار شما داشته است؟
رشته تحصیلی من تصویرسازی است. ابتدا در هنرستان گرافیک و در دانشگاه تصویرسازی را انتخاب کردم ولی در کنار این رشته های هنری، نقاشی را همچنان ادامه می دادم. هرچند بین نقاشی و تصویرسازی مرز باریکی ست ولی تلاشم بر این بوده آثاری که خلق می کنم به نقاشی نزدیک تر باشد تا تصویرسازی ولی در هایت هر دو بایم لذتبخش ست و بدون خستگی در هر دو فعالیت دارم.
چقدر زندگی شما با آثار هنریتان شباهت دارد؟
زندگی بدون هنر بی روح و کسل کننده است. هنر یعنی جدا شدن از دنیای واقعی و وارد شدن به دنیای دیگر که جز هنرمند نم یتواند آن را حس کند. یک زندگی هنری وجود دارد و یک هنر زندگی کردن، که هنر زندگی کردن مهم ترست و هنر کلید فهم زندگی ست. بیشتر وقتم مشغول انجام فعالیت های هنری ست و یا در ذهنم در حال طراحی کردن و بیشتر ایده هایم را از طبیعت می گیرم.
روند آفرینش یک اثر هنری از ابتدا تا انتها چه مراحلی را پشت سر می گذارد؟
خلق اثر هنری خصوصاً نقاشی ممکن است مراحل از پیش تعیین شده و مشخصی را طی نکند. برای کار کردن ممکن ست روی طرح اولیه ام فکر کنم و اتودی کلی از ایده ذهنی ام بزنم و یا با ترکیب وکنارهم گذاشتن اتودهای اولیه، به یک طرح جدید و واحد برسم. بارها شده که در ذهنم یک طرح کلی و سایه مانند دارم و بدون هیچ اتود اولیه ای آن را به روی بوم یا صفحه اصلی کارم، اجرا کرده ام و در حین انجام کار، تصویر به کل تغییر پیدا کرده و به یک اثر متفاوت و جدیدی شده است. فرق بین عینیت و ذهنیت نیست. گاهی ذهنی کار کردن عینی ترست و بیشتر به واقعیت نزدیک می شود.
(عینی کار کردن یعنی از روی مدل زنده- ذهنی یعنی کار کردن بدون الگوبرداری)
و حرف آخر
در انتها از تیم اجرایی شما تشکر می کنم و قابل ذکر است تلاش های شما و همکاران در راستای شرایط هنری جامعه قابل ستایش است.
با آرزوی موفقیت برای شما و تمامی هنرمندان.