تغییر ماهیت اشیاء در آثار رنه مارگریت ، سالوادور دالی و کامبیز درمبخش
این تغییر ماهیت و جنس یکی از تکنیکهای مهم ایده یابی است که به هنرمند اجازه میدهد تا مفاهیم پیچیده و انتزاعی را به شیوهای بصری و تأثیرگذار بیان کند.
تصویر اول: تبدیل آهن به نان در اثر درمبخش (1985): این تغییر، نمادی از صنعتی شدن، از دست رفتن ارزشها و تغییر کارکرد اشیاء است. نان به عنوان نماد زندگی، تغذیه و سنت، در مقابل آهن قرار میگیرد که نماد صنعت، مدرنیته و بیگانگی است. این تغییر، نشاندهنده گذار از یک جامعه سنتی به یک جامعه صنعتی و تغییرات بنیادینی است که این تحول به همراه دارد.
تصویر دوم: تبدیل سیب به سنگ در اثر مارگریت با عنوان سوغاتی سفر (1963)”: یکی از بارزترین مثالهای تغییر ماهیت اشیاء در این كار به نمایش گذاشته شده است. این تغییر ساده در ظاهر، لایههای پیچیدهای از مفاهیم فلسفی و روانشناختی را در خود جای داده است.سیب در بسیاری از فرهنگها نماد دانش، گناه و وسوسه است. تبدیل آن به سنگ، نشاندهنده این است که آنچه به نظر میرسد، همیشه همان چیزی نیست که هست. مارگریت در یکی از آثار مشهورش زیر نقاشی پیپ می نویسد این یک پیپ نیست!!
تصویر سوم: تغییر ماهیت ساعت در اثر “تداوم حافظه (1931)” یکی از بارزترین و تأثیرگذارترین تابلوهای سبک سوررئالیسم است که توسط سالوادور دالی خلق شده است. در این اثر، ساعتها به جای اینکه به عنوان ابزار دقیق اندازهگیری زمان عمل کنند، نرم و آب شده و بر روی اشیاء مختلف قرار گرفتهاند. این تغییر ماهیت، علاوه بر ایجاد یک تصویر بصری جذاب و سورئال، مفاهیم عمیقی را نیز در مورد زمان، حافظه و واقعیت به مخاطب منتقل میکند.
مفاهیم:
شکستن قراردادهای بصری: با تغییر ماهیت اشیاء، هنرمند قراردادهای بصری و انتظارات ما را به چالش میکشد و ما را وادار میکند تا به شیوهای جدید به دنیای اطراف خود نگاه کنیم.
ایجاد تعجب و شگفتی: این تغییرات غیرمنتظره، باعث ایجاد تعجب و شگفتی در مخاطب میشود و توجه او را به خود جلب میکند.
بیان مفاهیم انتزاعی: بسیاری از مفاهیم انتزاعی مانند زمان، فضا، هویت و وجود، به سختی میتوانند به صورت مستقیم بیان شوند. تغییر ماهیت اشیاء، به هنرمند اجازه میدهد تا این مفاهیم را به صورت بصری و قابل فهمتر بیان کند.
تحلیل از مسعود شجاعی طباطبایی