امروزه صاحب نظران و تئوریسن های دانش مدیریت به این نتیجه رسیده اند که فقط تغییرات تدریجی راهگشای مشکلات سازمانها نیست و گاهی برای بقای سازمان لازم است تغییراتی به صورتی اساسی و زیر بنایی در سازمان ایجاد شود. و این نگاه منجر به انقلابی به نام مهندسی مجدد در مدیریت شده است. مهندسی مجدد فرایند ها (BPR) روندی است که در آن وظیفه های فعلی سازمان جای خود را با فرایندهای اصلی کسب و کار عوض کرده و بنابراین سازمان از حالت وظیفه گرایی به سوی فرایند محوری حرکت می کند مهندسی مجدد در پی آن نیست که نظام های موجود را بهبود ببخشد بلکه مهندسی مجدد به معنای ترک نمودن روشهای دیرپا و کهنه و دستیابی به روشهای تازه ای است که نیل به اهداف و ماموریت های سازمان و تامین نظر ذینفعان را تسریع می نماید. بزعم نگارنده عرصه مدیریت کلان فرهنگ و هنر اکنون نیازمند آن است که نیم نگاهی به سیستم ها و روش ها داشته باشد و صد البته این اصلاح و بهبود روشها صرفا به یک سازمان و یا نهاد بازنمی گردد بلکه یک اراده ملی برای بازنگری سیستم روش های مدیریت کلان فرهنگ و هنر می طلبد. موضوع مهمی که در سال 1393 با عنوان طرح ساماندهی ساختارهای فرهنگی کشور به تصویب شورای عالی اداری کشور می رسد به موجب این مصوبه و در اجرای مواد یک و دو قانون برنامه توسعه، مصوبه شورای عالی اداری و به منظور تحقق اهداف مندرج در بند ب ماده 162 قانون برنامه سوم توسعه، وظایفی در راستای افزایش کارآیی و اثر بخشی و حذف فعالیت های موازی دستگاه های تبلیغی و فرهنگی کشور به سازمان مدیریت و برنامه ریزی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محول گردیده است اما همچنان منجر به نتیجه نشده است.
برای این که اهمیت موضوع روشنتر شود بهتر است آماری از وضعیت تداخل و تزاحم وظایف نهادهای متولی فرهنگ و هنر ارایه دهم
هم اکنون۲۶ نهاد و تشکیلات در سطح کلان و ۹۳ نهاد و تشکیلات زیر مجموعه آن ها در حوزه فرهنگ و هنر بدون هیچ مرزبندی شفاف و تقسیم وظایف مشخصی در حوزه برنامه ریزی، اجرا، نظارت، پشتیبانی به فعالیت مشغولند.از میان ۹۳ تشکیلات، ۷۱نهاد با ماموریت اصلی در حوزه فرهنگ و هنر تعریف شده اند .تعداد سازمان ها و نهادهای فعال در بخش هنر ۳۴نهاد و سازمان است و این همه نشانگر آن است که برای مدیریت چابک در عرصه فرهنگ و هنر لازم است با همفکری و هم افزایی نهاهای متولی ذیل قوانین و مقررات و اسناد بالادستی و با در نظر گرفتن اهداف و آرمان ها و چشم اندازهای فرهنگی نظام ، در سیستم ها و روش ها بازنگری و مهندسی مجدد شود .
امین مویدی