گاردین در گزارشی مجموعهای از عکسها را با عنوان «برترین تصاویر سال ۲۰۲۱» منتشر کرده است. در ادامه با منتخبی از این تصاویر و داستانهای کوتاه آنها آشنا میشوید.
مراسم ترحیم برای قربانیان کرونا، بمبئی
عکاس: Divyakant Solanki / یوروپین پرسفوتو
عکاس این اثر، در ۲۳ آوریل، زمانی که در حومه بمبئی ساکن بود، خبر آتشسوزی در یکی از بیمارستانهای مخصوص بیماران مبتلا به کرونا را شنید. عکاس خود را به سرعت به محل حادثه رساند تا به لحظه انتقال بیمارها به بیمارستان دیگری برسد. او با رسیدن به بیمارستان متوجه شد بیش از ۱۰ نفر در نتیجه این اتفاق در همان بیمارستان جانشان را از دست دادهاند.
به گفته عکاس، مراسم ترحیم بسیار غمانگیز بود. ۱۰ یا ۱۲ قربانی کرونا در حالی که بستگانشان با چشمهای غرق در اشک دورشان را احاطه کرده بودند بر روی توده هیزمهای مخصوص سوزاندن جسد قرار داده شده بودند. او معتقد است کنار آمدن با احساسات بستگان و نزدیکان یک فرد، از سختترین بخشهای پوشش یک رویداد توسط عکاس خبری است.
مسوولانی که همچون مرد داخل عکس در این مراسم حضور داشتند، نقش مهمی را در مراسمهای ترحیم دوران کرونا بر عهده داشتند؛ آنها آخرین افرادی بودند که اجازه داشتند آیینهای تشریفاتی پایانی را انجام دهند. متاسفانه به دلیل نبود تجهیزات حفاظتی شخصی برای بستگان، آنها نمیتوانستند وارد محوطه مراسم شوند و به اجساد عزیزانشان نزدیک شوند.
عکاس از این اثر به عنوان عکسی که احساسات او را بسیار تحت تاثیر قرار داده یاد کرده است و میگوید با اینکه در طول سالها اجساد بسیاری را دیده اما هیچ یک چنین تاثیری در او ایجاد نکرده بودند. عکاس معتقد است تماشای تصویر مردی که با تجهیزات حفاظت شخصی از میان هیزمهای مخصوص سوزاندن جسد عبور میکند به آسانی تاثیر مخرب همهگیری را به نمایش میگذارد.
انتظار در قایق چوبی برای دریافت کمک، لامپدوسا، ایتالیا
عکاس: Santi Palacios/ اسوشیتدپرس
عکاس این اثر در ۲۵ جولای حین گشت در آبهای بینالمللی جنوب جزیره لامپدوسا، صدای ماهیگرانی که درباره حضور یک قایق کوچک حامل ۱۷ نفر را شنیده است.
به گفته این عکاس، یکی از سختترین مسائل درباره کار کردن بر روی دریا، فعالیت در زمینه ماموریتهای نجات است. مسیر دریایی که لیبی را به ایتالیا متصل میکند یکی از مرگبارترین مسیرهای مهاجرتی در جهان محسوب میشود. در این مکان گویی در میانه ناکجاآباد قرار داری و وضعیت میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد، بخصوص در شب. اما اگر خوششانس باشید و چراغقوه در اختیار داشته باشید یا در ماه کامل حرکت کنید، به عنوان عکاس این فرصت را پیدا میکنید که بتوانید تنهایی مهاجران را به تصویر بکشید.
این عکاس میگوید همواره این دغدغه را داشته که شاید عکسها نتوانند گویای وخامت این وضعیت باشند. مردم تاکنون تصاویر بسیاری از مهاجرانی که در دریای مدیترانه غرق شدهاند را دیدهاند و همه اطلاع دارند که این مسئله همچنان ادامه دارد. بنابراین هدف از عکاسی در این مکان ثبت تصاویری است که بتوانند بهتر سختی شرایط مهاجران را به نمایش بگذارند.
خانهای که با خاکستر پوشانده شد، جزایر قناری، اسپانیا
عکاس: Emilio Morenatti / اسوشیتدپرس
عکاس این عکس میگوید وقتی برای نخستینبار به «لا پالما» برای پوشش خبر فوران آتشفشان «کامبر ویجا» رفته بود، محل ورود ممنوع تحت حفاظت پلیس بود و درنتیجه او امکان اینکه به اندازه کافی به آتشفشان نزدیک شود را نداشت. در نتیجه این عکس در دومین سفر او به «لا پالما» ثبت شده است. عکاس، خانهای را دید که کاملا با خاکستر پوشانده شده است. او در ابتدا قصد داشت با پای پیاده به نزدیکی خانه برود اما به دلیل تخته سنگهای داغ و سنگهایی که از آتشفشان سرازیر میشدند این امر امکانپذیر نبود. این عکاس معتقد است با استفاده از کوادکوپتر نمیتوان به خوبی احساسات را به تصویر کشید اما گاهی اوقات این تنها گزینه و تنها روشی است که با آن میتوان ابعاد یک فاجعه را ثبت کرد.
این آتشفشان، پس از فوران برای بیش از یک ماه ماگما و خاکستر منتشر کرد. با اینکه عکاس، خانههای متعددی که از خاکستر پوشیده شدهاند را دید اما این خانه را برای ثبت تصویر انتخاب کرد؛ چراکه معتقد بود تصویر این خانه به دلیل دورافتاده و تنها بودن بیش از سایر خانهها تاثیرگذار است.
اعتراض یک راهبه به پلیس، میانمار
عکس از : Myitkyina News Journal / خبرگزاری فرانسه
آنگ سان سوچی که پس از انتخابات نوامبر سال ۲۰۱۵ به عنوان رهبر میانمار و پس از آوریل ۲۰۱۶ در سمت مشاور دولتی شناخته میشد در جریان کودتای نظامی یکم فوریه عزل شد. در نتیجه اعتراضات، صدها نفر از جمله دهها کودک به دست نیروهای امنیتی کشته شدند. این عکس که توسط یک عکاس ناشناس به ثبت رسیده است، راهبهای را نشان میدهد که در شهر شمالی ماییتکینا به ماموران پلیس بخاطر سرکوب کردن اعتراض میکند.
تصویری از گروهی از کارکنان تدفین یوگیاکارتا، جاوه
عکس از : Ulet Ifansasti / گتی ایمیجز
در جولای و اوت، اندونزی سخت در تلاش بود تا بتواند همهگیری کرونا در کشور را کنترل کند. عکاس این اثر قصد داشت با به تصویر کشیدن یک گروه تدفین اجساد، تحت تاثیر قرار گرفتن تمام ابعاد زندگی توسط پروتکلهای کووید را به نمایش بگذارد.
به گفته این عکاس، یوگیاکارتا از جمله مناطقی بود که به شدت بر اثر شیوع سویه «دلتا» دچار تلفات شده بود. صدای آمبولانس همه جا به گوش میرسید و کارکنان تدفین نیز مدام در حال فعالیت بودند.
این عکاس در ۱۲ اوت، در حوالی ۱۱ شب و زمانی که در بیمارستان بود تماسی دریافت کرد که در نتیجه آن با تجهیزات حفاظت شخصی به گورستان رفت. بر اساس پروتکلهای کووید، مردم باید در لحظات پایانی با اعضای خانواده فاصله داشته باشند. این عکاس میگوید تماشای افرادی که در خارج از گورستان مشغول دعا کردن هستند و میدانند جسد عزیزانشان به دست غریبههایی که لباس محافظت شخصی بر تن دارند سپرده شده است، بسیار غمانگیز است.
تام دالی که قبل از مسابقه فینال سکوی ۱۰ متر المپیک توکیو مشغول بافندگی است
عکس از : Clive Rose / گتی ایمیجز
عکاس این عکس از المپیک ۲۰۰۸ پکن از تام عکاسی کرده و میگوید عکاسی از تام لذتبخش است.
او این عکس را دقایقی قبل از فینال سکوی ۱۰ متری المپیک ثبت کرده است. با توجه به پروتکلهای کووید زمان کافی برای بازگشت او به دهکده المپیک و تجدید قوا وجود نداشت؛ درنتیجه تام در گوشهای ساکت از استخر شنا میلهای بافندگی خود را بیرون درآورد.
عکاس معتقد است، تناقضی که بین بافندگی و ظاهر ورزشکاری او وجود دارد جالب توجه بود در نتیجه این لحظه را غنیمت شمرد و تصویری ثبت کرد.
به گفته عکاس، المپیک توکیو به دلیل وجود کرونا المپیک عجیبی بود، اما ورزشکاری که در میانه رقابتهای المپیک مشغول بافندگی شود نیز مورد قابل توجهی بود. چند سال بعد احتمالا مردم بافندگی او را بهتر از مدالهایی که کسب کرد به یاد میآورند.
تلاش جمعیتی برای رخنه به کنگره آمریکا، واشنگتن دی سی
عکاس: Victor J Blue / بلومبرگ
عکاس این عکس در توضیح این آن میگوید، در ۶ ژانویه همگی برای خشونت اطراف شهر به خصوص از سمت راستیهای افراطی با گروههای فاشیستی آماده بودند اما هر کس که بگوید میدانسته قرار بود دقیقا چه اتفاقی بیفتد صداقت ندارد.
این تصویر درست در لحظات پایانی شورش و پس از رخنه به کنگره ثبت شده است. عکاس همراه با شورشیان وارد شده بود و به صحنه شلیک مامور پلیس کنگره به «اشلی بابیت» بسیار نزدیک بوده است.
به گفته این عکاس، ساختمان کنگره بسیار بزرگ است و شاید حدود ۲۰۰۰ معترض سعی داشتند از بین یک در چوبی وارد ساختمان شوند. ماموران پلیس داخل ساختمان تجهیزاتی که برای کنترل جمعیت استفاده میکردند را تمام کرده بودند و به ناچار از کپسولهای اطفای حریق برای معترضان بیرون از در استفاده کردند. در همین لحظه بود که یکی از معترضان جلوی در ورودی ایستاد و دستهایش را به نحوی گشوده بود که گویی در آن لحظه پیروزی ترامپ را جشن گرفته است.
دستگیری زنی توسط پلیس در گردهمایی مردم پس از ربودهشدن و قتل «سارا اورارد»، لندن
عکاس: Hannah McKay / رویترز
عکاس این اثر درباره ثبت این تصویر میگوید گاهی اوقات حس زندگی اجتماعی در لندن کمرنگ میشود؛ برای مثال شاید همسایهها را نشناسید بنابراین در آن روز تماشای جمعیتی از مردم به خصوص زنان جوانی که برای زنی که هیچ یک با آن آشنایی ندارند به بیرون آمدهاند، بسیار احساس برانگیز بود. بسیاری اشک ریختند.
به دلیل وجود محدودیتهای کرونایی ماموران پلیس برای پایان دادن به این گردهمایی سر رسیدند، اما بسیاری اصرار داشتند که محل را ترک نکنند و به این زن ادای احترام کنند. فضای این صحنه از حال و هوای احساسی به فضایی پر از خشم تبدیل شد. در آن لحظه بود که مقابله معترضان و ماموران پلیس به وجود آمد.
عکاس زمانی که پلیس دستگیر کردن معترضان را آغاز کرد در مرکز صحنه قرار داشت. عکاس میگوید نمیداند که چطور «پتسی استیونسون» ناگهان از کف زمین سردرآورد اما او تصاویری از این زن را به ثبت رساند.
این عکاس میگوید مردم معتقدند عکسی که او به ثبت رسانده شبیه به یک تابلو نقاشی است و چهره رنگپریده و موهای قرمز سوژه بسیار گیرا است. اما به گفته عکاس به دلیل تاریکی زیاد فضا و نبود امکان استفاده از فلش به دلیل کتهای شب رنگ ماموران پلیس، شانس با او همراه بوده که این تصویر به این شکل به ثبت رسیده است.
گردشگرانی که فوران یک آتشفشان را تماشا میکنند، ایسلند
عکاس:Arnar Kristjansson
عکاس این اثر میگوید: «این عکس را درست در زمانی که شکلگیری دهانه برخوردی آغاز شده بود به ثبت رساندم. در آن روز در یک کولاک بزرگ گیر کرده بودم و این احتمال وجود داشت که نتوانم از فوران آتشفشان تصویری ثبت کنم، اما از آنجایی که به پیشبینی آب و هوا در ایسلند نمیتوان اعتماد کرد، ثبت کردم تا شاید بارش برف آرامتر شود...تماشای مردمی که با فاصله کم کنار آتشفشان ایستاده بودند عجیب بود. این کار بسیار خطرناکی است، البته بیشتر به دلیل گاز نه گدازه؛ چراکه اگر مسیر وزش باد ناگهان تغییر کند گاز میتواند این افراد را بیمار کند. در پنج متری این گدازهها یک نوجوان مشغول ثبت فیلمی برای شبکه اجتماعی بود. از آن لحظاتی بود که حین به ثبت رساندن تصویری بسیار سورئال، نمیتوانستم باور کنم موقعیتی که در آن قرار دارم واقعی است...دهانه آتشفشانی که در تصویر مشاهده میکنید طی چند روز پس از ثبت عکس خاموش شد، اما دهانههای دیگری که بر اثر فوران این آتشفشان شکل گرفتند تا چندین ماه وجود داشتند...»
لحظات پایانی عمر یک گوریل کوهی یتیم، پارک ملی ویرونگا، کنگو
عکاس: Brent Stirton/ گتی ایمیجز
عکاس این عکس میگوید مدت زیادی با این گوریلها کار کرده است و در سال ۲۰۰۷ برای به ثبت رساندن تصاویری از یک موضوع متفاوت به کنگو سفر کرده بود. در آن سال خبر کشته شدن گروهی از گوریلهای کوهی در خطر انقراض را شنید و از آن پس به طور مداوم از پارک ملی ویرونگا بازدید کرده است.
در سپتامبر امسال بر روی ثبت تصاویری از فعالیت گروهی از جنگجویان غیرنظامی در خارج از این پارک تمرکز کرد. در آن زمان حال یکی از گوریلها که «Ndakasi» نام داشت خوب نبود. عکاس به پارک ملی ویرونگا رفت تا از مراحل درمانی که برای این گوریل انجام میشود عکاسی کند.
عکاس بیان کرد: «وقتی این گوریل به هوش آمد، «آندره» که پرستار او بود به همراه دو دامپزشک سعی کردند او را احیاء کنند. پس از آن، این گوریل که خیلی ضعیف شده بود، خزید و روی «آندره» نشست. تمام بدن گوریل روی «آندره» بود درست مثل یک کودک. وضعیت او بسیار شبیه به وضعیت یک بچه بود. مسوولان پارک ملی میدانستند حال این گوریل بسیار وخیم است، اما امیدوار بودند بهبود پیدا کند. با این حال وضعیت آن طور که انتظار میرفت نشد...موقعیت غمانگیزی بود.»
این عکاس وقتی مشخص شد چه اتفاقی خواهد افتاد چند عکس گرفت و صحنه را ترک کرد. چراکه معتقد بود آن لحظه به «آندره» و آن گوریل تعلق دارد.
این گوریل تنها گوریلی بود که از حادثه کشتار سال ۲۰۰۷ جان سالم به در برد و وقتی که کودک بود پیدا شد. روزی که این بچه گوریل پیدا شد هوا بسیار سرد بود و از آنجایی که احتمال مرگ بچه گوریل زیاد بود «آندره» او را در لباس خود گذاشت و چهار مایل را پیاده حرکت کرد تا از آن منطقه خطرناک خارج شود.
عکاس معتقد است یک چرخه در زمان پایان زندگی این گوریل دوباره تکرار شده است، گوریل دوباره در نزدیکی و در آغوش «آندره» قرار داشت.
دختری در خانه ویرانشدهاش، غزه
عکاس: Fatima Shbair/ گتی ایمیجز
عکاس این تصویر که در ۲۴ «مه» به ثبت رسیده، در آن روز پس از اعلام آتشبس بین فلسطین و رژیم صهیونیستی، از سوی «گتی ایمیجز» برای ثبت تصاویری از غزه مشغول فعالیت بود.
این عکاس میگوید مستقیم به «بیت حانون» منطقهای که در زمان حضور مردم در خانههایشان هدف حمله قرار گرفته بود سفر کرد.
عکاس بیان کرد: «با تمام خانوادههای این منطقه ملاقات کردم، داستانهایشان را شنیدم و به داخل خانههای ویرانشدهشان، از جمله خانه رغد ناصر رفتم. او درحالی که عروسک خرسیاش را در دست داشت مرا از اتاقی به اتاق دیگر همراهی کرد. از او درباره اتاقش پرسیدم و او مرا به آنجا برد...تمام مدت ساکت بود و نشانههایی از شوکه شدن و غم در چهرهاش وجود داشت. او در سکوت محض در اتاقش ایستاد و از میان دیواری که ویرانشده بود آنچه که بر سر این منطقه آمده بود را تماشا میکرد و این طور به نظر میرسید که نمیتوانست آن را درک کند. تماشای رغد در این وضعیت بسیار دردناک بود. در این تصویر او احساسات تمام ساکنان این منطقه را به نمایش گذاشت. تمام آن چه که اتفاق افتاده بود در این تصویر خلاصه میشود.»
عکاس میگوید در ماه جاری «رغد» را دوباره ملاقات کرده است. او و خانوادهاش به ناچار خانه کوچکی را در منطقهای دیگر اجاره کرده بودند. رغد و خواهر و برادرانش از نظر روحی رنج میکشند و بخاطر از دست دادن خانه و خارج شدن از محله زندگی شان بسیار غمگین هستند.
جنگجویان طالبان در فرودگاه بینالمللی حامد کرزی نماز مغرب اقامه میکنند، کابل
عکاس: Jim Huylebroek / نیویورک تایمز
عکاس، این عکس را چند هفته پس از سقوط کابل به ثبت رسانده است. به گفته وی، خارج از این فرودگاه آشوبی حاکم بود، گویی تمام مردم کشور قصد داشتند وارد فرودگاه شوند. فقط چند روز پیش از ثبت این عکس، بر اثر حمله داعش صدها نفر کشته شدند.
عکاس بیان کرد: «مردهایی که در تصویر میبینیم، ماموریت داشتند از فرودگاه حفاظت کنند. ورود به فرودگاه خیلی دشوار بود و در چند باری که تلاش کردم، با من برخورد شد و بازگردانده شدم. آن روز مصمم بودم که وارد شوم. وقتی شب شد، پیش از آنکه برای گروهی از سربازان طالبان توضیح دهم که فقط چند عکس از آنها که در داخل فرودگاه هستند نیاز دارم توانستم وارد شوم... یک مرد، همانی که در رأس نمازگزاران است انگلیسی صحبت کرد و گفت میتوانم پس از نماز چند عکس بگیرم ... پس از آنها خواستم حین نماز هم عکاسی کنم.»
این عکس، شخصا برای عکاس اهمیت بالایی دارد؛ چرا که مهر تاییدی است بر بیدلیل نبودن اقامت او در کابل در ماه اوت. او میگوید این که در ماه اوت در کابل بماند ریسک بود چراکه وقتی طالبان قدرت را در اختیار بگیرد همهچیز غیرقابل پیشبینی است.
اسبی که توسط ارتش سوئیس جا به جا میشود، سوئیس
عکاس: Fabrice Coffrini / خبرگزاری فرانسه
عکاس میگوید خبری دریافت کرده بود که بخش دامپزشکی ارتش سوئیس آزمایشهایی را انجام خواهد که به موجب آن باید اسبها با هلیکوپتر جا به جا شوند، پس فکر کرده شاید عکاسی از این سوژه جالب باشد.
عکاس نمیتوانست هلیکوپتر را نیز در قاب جای دهد چرا که کابلی بسیار بلند و حدود ۳۰ متر بود. به عقیده عکاس همین نکته توانسته به عکس فضای سورئال بدهد.
ساکنان یک جزیره پس از آتشسوزی خانههایشان را تخلیه میکنند، ائوبویا، یونان
عکاس: Konstantinos Tsakalidis / بلومبرگ
عکاس این عکس میگوید به محض ورود به جزیره «ائوبویا»، حتی از فاصله دور هم میشد شعلههای آتش که سر به آسمان کشیده بودند و غبار غلیظی که بر فراز آنها در حرکت بود را دید.
در این عکس تصویر زن ۸۱ سالهای را میبینید که از خانهاش خارج شده است. به گفته عکاس، در زمان ثبت این تصویر، زن پریشان بود و به دنبال همسرش میگشت. این زوج خانهای که در تصویر قابل مشاهده است را طی ۲۰ سال ساخته بودند و در آن لحظه به نظر میرسید شعلههای آتش مستقیما به سمت خانه حرکت میکنند، البته این خانه دچار صدمه نشد.
عکاس میگوید با وجود پرهیاهو بودن آن روز، با تمام وجود سعی کرد بتواند شدت آتشسوزی، درماندگی مردم «ائوبویا» و کمبود کمکهای دولت برای مصیبتزدگان را به تصویر بکشد؛ «از همان ابتدا میدانستم این عکس بازتاب مهمی از شرایطی است که مردم یونان با آن مواجه شدهاند اما نمیتوانستم تصور کنم این عکس تا این حد در جهان بازتاب داشته باشد. این عکس به نماد بحران تغییرات اقلیمی تبدیل شده است...»
بازیکنان تیم ملی فوتبال دانمارک در جریان رقابتهای یورو ۲۰۲۰ دور «کریستین اریکسن» هم تیمیشان را احاطه کردهاند، کپنهاگ
عکاس : Friedemann Vogel / آژانس عکاسی خبری اروپا
این عکس حدود ۴ یا ۵ دقیقه پس از افتادن «کریستین اریکسن» بر روی زمین ثبت شد. عکاس در لحظهای این عکس را به ثبت رسانده که مشخص نبود آیا این بازیکن هنوز زنده است یا خیر.
عکاس درباره ثبت آن بیان کرد: «من برای ثبت این عکس، یعنی ثبت عکس از کسی که احتمالا زنده نیست بسیار مورد انتقاد قرار گرفتم، اما این شغل من است. به تصویر کشیدن واقعیت؛ این موقعیت بسیار اهمیت دارد.»
عکاس معتقد است، حالات چهره افرادی که دور «اریکسن» ایستادهاند باورنکردنی است. چراکه آنها عمق فاجعه را میدانند و بسیار نگرانند.
غذارسانی به مرغهای دریایی در مه، دهلی
عکاس: Navesh Chitrakar / رویترز
عکاس درباره ثبت این عکس بیان کرد: «از لحظهای که وارد دهلی شدم در چشمهایم به دلیل این مه غلیظ سوزش احساس کردم. من برای کار به دهلی نرفته بودم و به همراه همسرم برای سپری کردن تعطیلات آنجا بودیم. چند روز از این فرصت استفاده کردم و صبح زود برای عکاسی بیرون رفتم. پس از بازگشت، تمام عکس را بررسی کردم و حتی این عکس هم چندان نظرم را جلب نکرد. اما وقتی از همسرم سوال کردم او این عکس را انتخاب کرد. نکته اصلی این عکس آلودگی هوا است اما برای من در این عکس بیشتر پرندهها اهمیت دارند. تصویر آنها با وجود پسزمینهای مملو از دود بسیار چشمنواز است.»