نقاش و گرافیست نروژی ادوارد مونش در ماه دسامبر سال ۱۸۶۳ در نروژ به دنیا آمد؛ دوران کودکی ادوارد با تجربیاتی تلخ و اندوهبار همراه بود؛ مادر و خواهر ادوارد بر اثر بیماری سل از دنیا رفتند و این موضوع بر شرایط روحی و روانی ادوارد تأثیرات مخربی داشت.
همراه با تحصیل در رشته مهندسی ادوارد شروع به مطالعه و تحقیق در باب هنر کرد و به برخی از نقاشان واقعگرای زمان خود پیوست؛ در این زمان همچنین او تحت تأثیر نویسندهای به نام «هانس جاگر» قرار گرفته بود که ایدئولوژیهایی مبنی بر ارتباط بین زن، عشق و مرگ را تشدید میکرد.
آثار مونش در دهه ۱۸۸۰ رنگی از سبک هنری رئالیسم یا واقع گرایی داشت که اثر «فرزند بیمار» یکی از آثار واقعگرایانهی محبوب میان هنرمندان نروژی بود. در سال ۱۸۹۲ سازمانی تحت عنوان انجمن هنرمندان برلین در آلمان تشکیل شد که از ادوارد مونش نیز دعوت به عمل آمد؛ نقاشیهای ادوارد در این نمایشگاه با مخالفت بسیاری از منتقدین روبرو شد و همین امر سبب شد تا نمایشگاه تعطیل شود؛ اما مونش ناامید نشد و برای برگزاری نمایشگاههای دیگری در آلمان اقامت طولانی داشت.
در سال ۱۹۰۹ مونش به نروژ بازگشت و به دنبال نقاشیهای جدیدی از مناظر زیبای نروژ و زندگی کشاورزان و کارگران بود؛ این دیدگاه جدید او تبدیل به نقاشیهای دیواری او در دانشگاه اُسلو شد که توجه بسیاری از هنرمندان و دوستداران هنر را به خود جلب کرد.
در طول جنگ جهانی اول نیز مونش به روزهای گذشته بازگشت و مجددا نقاشیهای او رنگی از عشق و مرگ به خود گرفتند؛ ادوارد مونش در سال ۱۹۴۴ در سن هشتاد سالگی در زادگاه خود نروژ چشم از دنیا فروبست.
یکی از برجستهترین و مشهورترین آثار ادوارد مونش تابلوی «جیغ» است که در سال ۱۸۹۶ توسط او خلق شد؛ مونش روزی خسته و غمزده در مسیری کنار رودخانه قدم می زد که تصویر غروب خورشید نگاه او را به خود خیره میکند و این تصویر الهام بخش او برای نقاشی جیغ بود؛ به نوعی این جیغ از درون او بیرون میآمد؛ تابلوی جیغ اثری نمادین از انسان جامعه مدرن است.
چاپ دستی