هنرمند در کارگاهش
حسین مادی Hussein Madi، در سال ۱۹۳۸ در چبعه، شهری در جنوب شرقی لبنان به دنیا آمد. تابستان های کودکی اش را در مزارع و باغ های اجدادی اش گذراند و با مشاهده پدربزرگش که که در امور کشاورزی و نجاری و آهنگری فعالیت می کرد به مجسمه سازی علاقمند شد. در همان سال ها سعی می کرد با کپی کردن از یک کتاب فرهنگ توصیفی فرانسوی، که پر از تصاویر پرندگان، درختان و گیاهان بود نقاشی را بیاموزد.
در سن هجده سالگی، برخلاف میل والدینش در آکادمی هنرهای زیبای لبنان (ALBA) ثبت نام کرد. او برای پرداخت شهریه آکادمی به عنوان تصویرگر و کاریکاتوریست در چندین روزنامه مانند دارالکفاح و جریدات ال یاوم شروع به کار کرد.
در آموزش های آکادمی، طراحی از مدل زنده انسان توجهش را جلب کرد و موضوع آناتومی بدن، برایش تبدیل به یک موضوع جدی شد.
در سال ۱۹۶۳، پس از یک تلاش ناموفق برای دریافت بورسیه تحصیلی در رم، نه ماه را صرف تصویرسازی کتاب کرد و برای یک روزنامه روزانه در بغداد عراق کار کرد. او پول کافی برای برنامه ریزی یک سفر دو ماهه به رم را به دست آورد، اما برنامه دو ماهه او تبدیل به یک اقامت طولانی بیست و دو ساله شد.
پس از گذراندن دوره آموزشی دوماهه در آکادمی هنری رم، برنده جایزه مجسمه سازی شد و از طرف کشور لبنان بورسیه تحصیلی برای ادامه تحصیل در ایتالیا و مبلغ ۷۰۰۰۰ لیره لبنان را دریافت کرد. مادی اولین جایزه موزه Sursock را نیز به خود اختصاص داد.
در طول اقامتش در ایتالیا، مرتبا به بیروت سفر می کرد و در زمان های فراغت، در مؤسسه هنرهای زیبای دانشگاه لبنان تدریس می کرد. در سال ۱۹۸۶، مادی هنرمند با استعدادی بود که بر طیف وسیعی از مدیومها و تکنیکها در نقاشی، مجسمهسازی، موزاییک، نقاشیهای دیواری و هنر گرافیک تسلط داشت.
از منظر حسین مادی، بهترین منبع دانش هنری با درک عمیق عناصری که هنرمند با آن مواجه میشود، اعم از طبیعت، بدن انسان یا حیوان آغاز میشود. برخورد دقیق هنرمند با جزییات اطرافش، این امکان را به او می دهد تا برخوردی تجریدی و تفسیری شخصی از عناصر داشته باشد. مادی در روش خاص خود برای بررسی دقیق شیء زنده، مؤلفه معنوی آن را تشریح می کند و نمایش گرافیکی آن را به یک واحد تقلیل می دهد. او پرندگان را به عنوان مثال در یک طرح منفرد به تصویر میکشد تا خالصترین شکل یک پرنده، معنا و ماهیت آن را نشان دهد. مادی نوعی الگو را ایجاد می کند که بی انتها تکرار می شود. هر یک از این واحدها از مجموعه قوانین خاص خود پیروی می کند: اندازه، موقعیت، تعداد و رنگ متفاوت است، اما ساختار هسته ثابت می ماند.
اشکال انتزاعی هنرمند در خطوط، اعم از افقی، عمودی، مورب و یا حتی موج دار جمع می شوند. آنها بینندگان را به خواندن و رمزگشایی روابط متقابل، حرکات و روابط بین رنگ ها دعوت می کنند تا به نقطه اصلی خود برسند. آن ها الفبای خالص از هر مرجع معنایی را تشکیل می دهند، که نه عربی است و نه هیروگلیف تصویری، بیشتر به خط میخی شباهت دارد، سفری است به سمت مبدأ نوشتار. علایمی که از اشکال هندسی، خطوط، زوایای تیز و منحنی شکل گرفته اند، به اصول هنر اسلامی اشاره می کنند. تکرار بی پایان آنها پویایی صوفیانه را بازتاب می دهد، گذرگاهی برای رسیدن به خالق. مادی دراین کثرت به وحدت می رسد.
تکرار و تعامل بین اشکال به ترکیب بندی های مادی انرژی می بخشد. او کار خود را در نظم و انضباط ساختار می دهد، گویی که تصاویر را بر روی یک شبکه نامرئی بنا می کند. الگوها یا عناصر او حتی زمانی که روی یکدیگر ازدحام میکنند، خود را در خطوط و توالی سازمان میدهند. این اشکال همپوشانی یکدیگر را جذب می کنند و از یکدیگر دفع می کنند و احساس حرکت را در نقاشی ایجاد می کنند.
مجسمههای فلزی مادی که از طراحی های خطی او سرچشمه میگیرند، لزوماً تجسم سه بعدی و واقعی از اشکال طراحی شده او هستند. با جابجایی طرح خود بر روی ورق فلزی، آن را از روی ورق میبرد، سپس خم و تا می کند تا شکل ظاهر شود و زاویه ایجاد کند. مادی تمام موضوعات خود را به مجسمه ها منتقل می کند. زنان، اسبها، پرندگان، گاو نر، سیبها و گلهای او میتوانند در وضعیتی ساکن باشند، اما عمدتاً آمادهی حرکت به نظر میرسند. روشی که فلز را خم وتا میکند، اوریگامی ژاپنی را در ذهن مخاطب تداعی می کند.
در کاوشهای رنگآمیزی مادی، به دور از نور و سایه، مانند شکلهای تخت او، میتوان به هنر پیکاسو اشاره کرد. در عین حال، اشاره به ماتیس در شکل های ساده شده او آشکار است. اهتمام مادی به خواندن نظام طبیعت و تجزیه و تحلیل قواعد آن با تسخیر ماهیت اشیاء، لنگرگاه او در هنر اسلامی تلقی می شود.
این هنرمند در حال حاضر در بیروت زندگی می کند.