گلدانِ بهاری/ اثرِ پیِراگوست رنوار/ ۱۸۶۶/ رنگ و روغن روی بوم/ موزه فوگ، کمبریج
زندگی رنوار وقف نقاشی شادمانه و عاری از نومیدی بود. او نقاشی را از کودکی و با کار در یک کارخانه چینی سازی شروع کرد. در آن جا، با استفاده از گل و بوته ها و شاخ و برگ های تابلوهای روکوکو ، روی ظروف نقاشی می کرد. بعد از دوره کوتاهی که در آن به رنگ های تاریکِ "کوربه" گرایش نشان داد، به صورت یکی از اعضای پرشورگروه نقاشان امپرسیونیست درآمد. تابلوهای امپرسیونیست رنوار از حیث رنگ آمیزی اغلب گرم تر از تابلوهای دیگر امپرسیونیست ها بود. رنگ، عشق او بود.
او تابلوهای شمال آفریقایی "دلاکروا" را از لحاظ ته رنگ های زرد تیره، قرمزهای غنی و ارغوانی هاشان، مورد مطالعه قرار می داد.
در سن چهل سالگی، رنوار برای تابلوهایی بی قراری نشان می داد که دارای ساختمانی منسجم تر بودند و به مطالعه ی آثار "انگر" و "رافایل" پرداخت و حجم پردازی های دقیق را مورد توجه قرار داد. بعد از جذب این نظم و انضباط، رنوار آماده دست یافتن به پیروزی های مرحله ی پست امپرسیونیسم خود شده بود. در آثار این دوره ی او رنگ های قوس و قزحی فرم های آراسته و پرتجمل را القاء می کنند.
تابلوی "گلدان بهاری" از روی گل های ماه ژوئن و با چنان دقت و صراحتی کشیده شده است که جز در شاهکارهای "فانتن لاتور" در قرن نوزدهم نظیر ندارد. درخشندگی و سردی این تابلو به خاطر آبی، عاجی، سفید و صورتی و بنفشی است که لطافت شکننده گلبرگ ها را که به کوچکترین نفسی پژمرده خواهند شد، به بیننده القا می کند.
در همه تابلوهای او شادی و عشق به زندگی موج می زند. فروغ زندگی در آثار این هنرمند به گونه ای است که باعث می شود بیننده خود را در بطن آن احساس کند. و این عجیب نیست، زیرا هم چنان که خود رنوار گفته است: «یک اثر هنری باید بر شما سلطه یابد، باید احاطه تان کند و هوش از سرتان برباید و این جریانی است که هنرمند پیش می فرستد که به واسطه احساس او، شما را یک سره می رباید و از خود بی خود می کند.»