هنر نقاشی از حدود چهل هزار سال پیش و از زمانی که انسانهای نخستین با ذغال و اُخرا، طرحهایی را بر دیوارهٔ غارها نقش میزدهاند، راه بسیار درازی را طی کرده است. این شیوهٔ هنری، امروز هم با وجود آخرین فناوریهای عکاسی، تصویربرداری و تصویرسازی دیجیتال، به عنوان شیوهای محبوب و تأثیرگذار برای آفرینش، همچنان پابرجا مانده است. آثاری که در ادامه معرفی میکنیم، توسط تعدادی از برترین اساتید و تصویرگران تاریخ خلق شدهاند و سوالی گنگ و دشوار را برای انسان تداعی میکنند. اینکه دقیقاً چه ترکیبی و چه میزانی از نبوغ و استعداد و اقتضائات زمانه و تلاش و خون دل، دست به دست هم دادهاند تا این آثار، هنوز هم بعد از گذشت صدها سال، ذرهای از اعتبارشان کم نشده باشد و بر دیوار مشهورترین موزهها و کلکسیونهای هنری جهان خودنمایی کنند.
لبخندی که جاودانه شد
مونالیزا یا به قولی لبخند ژوکوند، معروفترین نقاشی نابغهٔ رنسانسی شهر فلورانس، یعنی لئوناردو داوینچی است و از نظر بسیاری از اهالی فن، در صدر معروف ترین نقاشیهای جهان قرار دارد. این کار در سالهای ۱۵۰۳ تا ۱۵۱۷ خلق شده و از آن زمان تا به امروز، کنجکاوی اهالی هنر را با دو سوال اساسی قلقلک داده است. یک اینکه این شازده خانم کیست و دوم اینکه دقیقاً به چه چیزی لبخند میزند؟ برخی نظریات خانم ژوکوند یا la gioconda را همسر یکی از تجار معروف فلورانسی و عدهای او را دوست داوینچی میدانند و عدهای هم بر این باورند که مونالیزا، تجسم خاطرات داوینچی از مادرش است. از تمام اینها عجیبتر، عدهای آنرا پرترهٔ شخصی نقاش با لباس و شمایل زنانه میدانند. به هر تقدیر، بانوی اسرارآمیز داوینچی، بر دیوار موزهٔ لوور در پاریس جا خوش کرده و تا ابد جاودانه شده است.
ترسیم لطافت از نگاه وِرمیر
تابلوی دختری با گوشوارهٔ مروارید اثر یوهانس ورمیرِ هلندی، به قدری واقعگرایانه است، که عدهای نگاه نافذ و چهرهٔ خاص آنرا محصول شعبدهٔ استاد هلندی با دستگاهی به اسم دوربین آبسکورا میدانند. دختری که سوژهٔ این اثر است، کاملاً ناشناخته مانده و هیچ اسمی از وی وجود ندارد. و تنها حدس پررنگ موجود اینست که این خانم جوان، یکی از خدمتکاران خانوادهٔ مرفه و پرجمعیت ورمیر بوده است. این تابلو در ۱۶۶۵ و به بهانهٔ مطالعهٔ ورمیر روی نورها و سایهها خلق شده و یکی از معروف ترین نقاشی های جهان از دوران Dutch Golden Age یا دوران طلایی تکامل هنر نقاشی در هلند است. این نگاه لطیف، سالهاست که در موزهٔ موریتسهاوس در شهر دنهاگ یا لاههٔ هلند به روبرو خیره شده تا بینندهای از راه برسد و نگاهش با او گره بخورد.