سیراک ملکنیان Sirak Melkonian هنرمند نقاش ارمنی-ایرانی و از پیشگامان هنر نوگرای ایران متولد سال ۱۳۱۰ در تهران بود و در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۳ درگذشت. وی با تاکید بر خط و فرم، مناظر را به شیوه انتزاعی به نمایش گذاشته و پالتهای رنگی این هنرمند و تاکید او بر خط و فرم همواره مورد توجه قرار گرفته است.
ملکنیان از هنرمندان خودآموخته ای بود که در پانزده سالگی در نمایشگاه گروهی نقاشی انجمن فرهنگی ارامنه موسوم به «مْشاکویت» شرکت کرد و سپس، در سال ۱۳۲۹ در نمایشگاه سالانه انجمن روابط فرهنگی ایران و اتحاد شوروی حضور یافت. این هنرمند از طریق مارکو گریگوریان با جنبش هنر نو آشنا شد و در سال ۱۳۳۶ اولین نمایشگاه انفرادی اش را در گالری استتیک تهران برگزار کرد و در نخستین بیینال تهران و نمایشگاه هنرمندان معاصر ایران در انجمن ایران و امریکا موفق به دریافت جایزه ویژه سلطنتی و جایزه اختصاصی شد.
بدون عنوان/ سیراک ملکنیان/ رنگروغن روی بوم/ ۷۰×۵۰ سانتیمتر/ ۱۳۵۳/ این اثر متعلق به یک مجموعه معتبر میباشد
بعد از این که آثارش به طور متناوب در نمایشگاههای گروهی و انفرادی در ایران، آمریکا، کانادا و اروپا به نمایش در آمد در سال ۱۳۵۳«گروه آزاد نقاشان و مجسمهسازان» را با همکاری بعضی از هنرمندان تأسیس کرد و در نمایشگاههای داخلی و خارجی این گروه آثار خود را به نمایش گذاشت. یکی از مهمترین نمایشگاهای ملکنیان در گالری «هروه اودرمات» در پاریس بوده است.
بررسی دورههای کاری سیراک ملکنیان، نشان میدهد که نقاش بیش از اینکه به رنگ ها توجه داشته باشد، در تلاشی مداوم در شناخت فرم و هندسه آثار خود است. او در آثارش با چشمپوشی از تنوع رنگی، بار دیگر نگاه دقیق خود را به ترکیببندی و پیوند اشکال هندسی و نیز عنصر تأثیرگذار خط، آشکار میکند. در مسیر فعالیت هنری اش گرایش به انتزاع در آثارش پر رنگتر شد و خط به عنوان عنصر اصلی کار برایش اهمیت قابل توجهی یافت. سیراک جز دورهای کوتاه در جوانی، کمتر به سراغ فیگوراتیسم انسانی رفته است. او شیفته طبیعت بود.
بدون عنوان/ سیراک ملکنیان/ رنگروغن روی بوم/ ۱۰۸×۱۰۸ سانتیمتر/ ۱۳۵۵
آلن بوسکه، منتقد فرانسوی درباره ملکنیان و کارهایش مینویسد: «در هر نسل، سه یا چهار بار، نقاشی چون سیراک ملکنیان پیدا میشود که در اولین برخورد ما را به خود جذب میکند. مار را محسور میکند و شاید آزارمان میدهد... دشتهای پهناور کارهای او که گویی از خاک رس به وجود آمدهاند، این امتیاز درخشان را دارند که به هیچ منظرهای که ما میشناسیم شبیه نیستند. این سرزمینها، سرزمینهایی ایدئالیستی نیستند بلکه نوعی سرزمینهای درونی واقعی هستند و نمیتوان برای آنها مقیاسی و یا نشانهای آورد».