مرتضی کاتوزیان در سال 59 درست یک سال بعد از تجاوز رژیم بعثی صدام نقاشی با مضمون حملات هوایی کار می کند.در تابلوی «آژیر خطر» که یادی است از آژیر خطر حمله هوایی، زنی تصویر شده است که دو کودک را روی شانه های خود حمل میکند. زن پشت به تصویر طراحی شده است و تاکید بر شانههای حمایتگر، مادرانه و پرستار زن دارد. چهره های کودکان غمگین و ترس خورده و نیازمند مراقبت، تصویر شده است، مراقبتی که باید از جانب مادر صورت بگیرد.
واقعیت اجتماعی را میتوان در هنر جستجو کرد، به ویژه هنرهای بصری از جمله نقاشی، میزان اثرگذاری قابل ملاحظهای بر افراد دارند. هنر ارزش اطلاعرسانی دارد و یک ابزار و سند مناسب برای فهم نیروهای پنهان در جامعه است، چگونه افراد یکدیگر را تحت تأثیر قرار میدهند، چگونه روابط میان یکدیگر را تعریف میکنند و چگونه موازنه قدرت در جوامع را حفظ میکنند یا تغییر میدهند؟ هنر فرهنگ را آشکار میکند و هنر هم محصول فرهنگ است و هم در ساختن فرهنگ سهم دارد.
این تصاویر چگونه بازتولید می شود؟ ایدههای مسلط در جامعه برساخته میشود، نقشهای تصویر شده برای زنان و مردان آموخته و تثبیت و سپس بازتولید میشود و دست به دست و نسل به نسل با خود سنتی مشخص را انتقال میدهد.
این تفاوت ها را از دو نگاه ساختار و عاملیت در نظر میگیریم. نگاهی که از ساختارهای جامعه برگرفته شده است در نگاهی که از عاملیت های جامعه برگرفته شده، و واقعیت منتقلشونده و سرایتکننده در تابلوهای ماندگار نقاش بلندآوازه و واقعگرای این مرز و بوم استاد مرتضی کاتوزیان نشان داده می شود.