محفل سی و ششم عصرنشینی هنر و اندیشه دیدار با عنوان «حماسهسرایی در سرای حماسه» روز دوشنبه دوم خردادماه با حضور دکتر علی داودی شاعر و نقاش، محمد صمدی گرافیست و کارشناس هنری، ارسلان عیوضزاده طراح و مدرس هنری به همراه محمدرضا وحیدزاده، پژوهشگر هنر و دبیر نشست، نقاشی سراسرنمای خرمشهر در موزه دفاع مقدس اثر ناصر پلنگی را بررسی و تحلیل کردند.
محمدرضا وحیدزاده پژوهشگر حوزۀ هنر در ابتدای نشست گفت: هنر انقلاب از ابتدای شکلگیری تا به امروز حضوری جدی در صحنههای اجتماعی مهم داشته و اثری چون نقاشی سراسرنمای خرمشهر را نیز باید در ادامۀ همین رویکرد هنر انقلاب ارزیابی کرد. اما به راستی پروژههای بزرگی چون این اثر چرا آنچنان که باید و شاید دیده نشده و جدی گرفته نشدند؟
نقاشی سراسرنمای خرمشهر سال ۱۳۹۵اکران شده و براساس گفتهها تولید آن پنج سال زمان برده اما متاسفانه یک سال است که نمایش اثر مذکور متوقف شده و گویا اساساً طبقه فوقانی موزه دفاع مقدس کار نمیکند. حتی برخی از دستاندرکاران موزه نیز از این موضوع خبر نداشتند. شنیده میشود که قرار است طبقه فوقانی موزه دفاع مقدس تغییر کاربری داده شود و اتفاق دیگری در این موزه بیفتد. سوال اینجاست که چرا به اثری با اندازهها و اهمیت نقاشی سراسرنمای خرمشهر بیتوجهی میشود؟
محمد صمدی گرافیست و کارشناس هنری در ادامه گفت: اثری در ابعاد نقاشی سراسرنمای خرمشهر و با تبلیغات حاشیهای قابل توجه در تهران تا چند روز پیش وجود داشت و دارد اما هیچ کدام از ما آن را ندیده بودیم و حتی خبرش را هم نشنیده بودیم. من با مرور خبرهای تهیه شده درباره اثر مذکور متوجه شدم اگر آنها را به عنوان داده به یک برنامه تحلیلگر بدهیم تکرار برخی کلمات به وضوح دیده میشود. این کلمات پروژه ملی، هکتار، متر مربع، خاور میانه و ترکیه خواهند بود بنابراین اخبار مربوطه اطلاعات چندانی درباره نحوه شکلگیری اثر به مخاطب نمیدهند و شاید این موضوع باعث میشود که ابرپروژههای هنری تولید شده در فضای هنر انقلاب اسلامی آنچنان که باید و شاید دیده نشوند و تأثیرگذار نباشند.
وی افزود: من نمیدانم شهوت پروژههای بزرگ و ملی از کی در میان مدیران ما به وجود آمده است و تا کی ادامه پیدا خواهد کرد. واقعا اینکه مدیران ما دوست دارند با کت و شلوار سرمهای کنار پروژههای ملی عکس بگیرند و مصاحبه کنند از کجا آمده است؟
این کارشناس هنری بیان کرد: من فکر میکنم هیچ کدام از آثار هنری که با موضوع خرمشهر خلق شده و در ذهن من ماندهاند، پروژه بزرگی نبودهاند. همه این آثار معمولی بودند اما در یک فضای اثرگذار تولید شدهاند مثلا در عرصه سینما بلمی به سوی ساحل یک اثر ماندگار به حساب میآید که هرگز اثر پرمدعایی نیست.
فضای موزه دفاع مقدس برایم خیلی آزار دهنده است
صمدی در ادامه گفت: شاید من نقاشی سراسرنمای خرمشهر را به این دلیل ندیدهام که فضای موزه دفاع مقدس برایم خیلی آزاردهنده است. این موزه به لحاظ ساخت، فضا، معماری و …به شدت موزه بدی است. انگار در زمان ساخت آن یک ذوقزدگی شدید در برابر تکنولوژی میان مدیران و طراحان وجود داشته است. استفاده مفرط بیدر و پیکر و بیمنطق از نور و تکنولوژیهایی که خیلی هم جدید نیستند و بیشتر ابزار به حساب میآیند در موزه دفاع مقدس خیلی مشهود است.
وی افزود: ما تعدادی موزه دفاع مقدس در سراسر کشورمان تاسیس کردهایم که استانداردهای هیچ کدامشان به استانداردهای موزه هنرهای معاصر نمیرسد. استانداردی که موزه هنرهای معاصر دارد با گذشت سالها و آمدن تکنیکهای مختلف هنوز تکرار نشدهاند. عجیب است که پیش از ساخت هر موزه تعدادی از افراد برای انجام پژوهش به کشورهای مختلف دیگر میروند اما پس از برگشت نتیجه خوب و مناسبی نمیگیرند.
خلاصه آنچه که در نقاشی جنگ دیده میشود لزوما درگیری و کشتن نیست
وحیدزاده گفت: برخی از افراد آثار هنری انقلاب اسلامی را با آثار هنرمندان انقلابهایی چون انقلاب مکزیک مقایسه میکنند اما از نظر من این مقایسه درست نیست. آثار هنرمندان انقلاب اسلامی اهمیت خاصی به مردم میدهند و این ملاک در آثار هنرمندان انقلابهای دیگر دیده نمیشود. این آثار نگاه محترمی به مردم دارند و برایشان شأنی قائلاند. برخلاف نمونههای دیگر که مردم در آنها تودهوارند و گاه تا حد ابزار و عامل پیشبرد هدفی دیگر تقلیل مییابند این مؤلفهای است که خود پلنگی و دوستان نقاش دیگرش در هنر انقلاب اسلامی ایران بنیان نهادهاند؛ با اینهمه من عنصر مذکور را در نقاشی سراسرنمای خرمشهر غائب میبینم.
دکتر علی داودی شاعر و نقاش گفت: جنگ کهنترین پدیده موجود در میان جوامع انسانی است. تا چند دهه قبل انسان و جنگ با هم همزیستی داشتند و به همان اندازه که ما زندگی را داریم، مرگ را داریم و بخشی از مرگ به واسطه جنگ است به همین واسطه آثار جنگی جزو کهنترین آثار هنری هستند. ما در همه این آثار درگیری و کشتار را میبینیم اما پشت پرده و برآیند نهایی این کشتار چیست؟ ما در مقایسه بین آثار هنری چین و آفریقا با دو تمدن مختلف دارای قهرمانهای مختص به خودشان آشنا میشویم. این امر درباره ایران هم صدق میکند.
او افزود: ناصر پلنگی برجستهترین هنرمند هنر جنگ و انقلاب است. ما در حسینیه جماران که بزرگترین سنگر فرهنگی انقلاب اسلامی است، تنها یک تابلوی نقاشی داریم و آن هم کار آقای پلنگی است.
این نقاش بیان کرد: ما جنگ و نقاشی جنگ داریم. به همان نسبت که تعریف جنگ ما با جنگ جهان متفاوت است، نقاشی جنگی ما هم با نقاشی جنگی جهان متفاوت است. ما پدیدهای به اسم دفاع مقدس داریم که با توجه به آن مباحث دفاع و تقدس مطرح میشوند.
داودی گفت: خلاصه آنچه که ما در نقاشی جنگ میبینیم به رغم آنکه تعریف جنگ کشت و کشتار است لزوماً کشتن و خونریزی نیست. ما با دیدن چهرههای شهدا در آثار هنری جنگی خودمان حس جنگ و کشتار نداریم. وقتی هنری بر آن است که یک قهرمان را با ابعاد مختلفش معرفی کند، دست به دامان عناصر هنری میشود این در صورتی است که هیچ ویژگی هنری در نقاشی سراسرنمای خرمشهر دیده نمیشود. این اثر صرفا نمایش معرفی اتفاقی تاریخی به نام آزادسازی خرمشهر و افراد تاثیرگذار در آن است و حضور گردشگرانه آنها در یک اثر هنری را نشان میدهد بنابراین به عنوان تابلوی نقاشی جایگاهی برای مردم ندارد. نقاش در خلق اثر مذکور اراده کرده که از تکنولوژی در دسترس و حداقل امکانات استفاده کند.
نقاشی سراسرنمای خرمشهر به عنوان یک اثر فوتومونتاژ ایرادات بسیاری دارد
وحیدزاده گفت: به نظر میرسد اثر پر طمطراق نقاشی سراسرنمای خرمشهر خواسته به واسطه مماس شدن با تکنیکهای جدید به شگفتانگیز و مبهوت کننده بودن خودش بیفزاید. آیا خالق او در این کار موفق بوده است و توانسته تکنیکهای مد نظر ما را به خوبی به کار ببرد و به شکل مناسبی با اتفاقات فنی و هنری روز همراه شود؟
ارسلان عیوضزاده طراح و مدرس هنری گفت: اساسا وقتی ما اثری چون اثر نقاشی سراسرنمای خرمشهر را کنکاش میکنیم و میبینیم که از چه تکنیکی برای خلق آن استفاده شده است، متوجه میشویم که نسبت به میزان استفاده آن اثر از علوم جدیدی که امروزه تعریف شدهاند، انتظار بیشتری از اثر مذکور داریم.
او افزود: اگر بخواهیم به عنوان یک اثر فوتومونتاژ به نقاشی سراسرنمای خرمشهر نگاه کنیم ایرادات بسیار زیادی را خواهیم دید. با تمرکز روی اجزای تشکیل دهنده این اثر گویا با اثری مواجه هستیم که قوانین فیزیک را بر علیه قوانین فیزیک به کار گرفته است. من همیشه میگویم اگر میخواهید اثر سورئالی خلق کنید به قوانین فیزیک نیاز دارید تا بتوانید واقعیتهای اثر و اتفاق مدنظر به خوبی دیده شود. در واقع خیلی از موضوعات و اتفاقات مطرح شده در فیلمهای سینمایی واقعیت ندارند اما در عرف به گونهای بیان میشوند که باورپذیر هستند.
این طراح بیان کرد: خیلی از اتفاقات در نقاشی سراسرنمای خرمشهر افتادهاند و اساسا نحوه اجرای آن و نحوه تعامل هنرمند با آنها خیلی متفاوت است.
جنبههای نمادین و معنوی در نقاشی سراسرنمای خرمشهر دیده نمیشود
وحید زاده گفت: با شنیدن سخنان کارشناسان من بین متن و فرامتن نقاشی سراسرنمای خرمشهر در رفت و برگشت هستم. از طرفی اثر فوق را نسبت به شرایط خلقش اثر خوبی میدانم اما از طرف دیگر انتظاراتی از آن و خالقش دارم. این اثر تجسمی نسبتی با یک دوره تاریخی دارد و راجع به جایی به اسم خرمشهر است، از هنرمندی به نام ناصر پلنگی است. همانطور که داودی گفت ناصر پلنگی یکی از مهمترین هنرمند تاریخ انقلاب ما است و او با خلق ایماژ، تصویری ذهنی از مفاهیم ایثار و شهادت برای نسل ما ایجاد کرده است و انتظاراتی در مخاطب برمیانگیزد. او در مصاحبههایش گفته تفاوت آثاری چون نقاشی سراسرنمای خرمشهر با سایر آثار هنری این است که به نماد و معنویت در آن توجه شده. من به عنوان کسی که فرم برایش مهم است و با نحوه خوانش نمادین در یک اثر هنری آشنایی دارد، نماد و معنویتی در اثر مذکور نمیبینم. حتی با پخش شدن شخصیتها در سطح اثر چشم من نمیتواند نقطه تمرکز پیدا کند و بر خلاف ادعاهای مطرحشده من حضور و غیاب و ظاهر و باطنی در آن نمیبینم.
ناصر پلنگی تاکید دارد زمانی که نقاشیهای مسجد خرمشهر را کشیدی ۲۳سال داشته است. او بعد از آزادسازی خرمشهر با مدافعان شهر خرمشهر عهدی میبندد و میگوید من برای این شهر کاری میکنم. من نقاشم و میتوانم نقاشی کنم و در همان روزهای پر تلاطم که شهر زیر آتش دشمن بود، کنار دیوارهای مسجد خرمشهر میایستد و صحنههای زیبایی را خلق میکند که مبدل به بخشی از تاریخ و هویت ملی ما میشود.
چه میشود پلنگی که در زمان خلق اثر نقاشی سراسرنمای خرمشهر ۵۷ سال داشته با کولهباری از تجربهها و داشتههای هنری نمیتواند پاسخگوی انتظارات مخاطب امروز خود باشد؟
محمد صمدی گفت: من نیز همچون شما نماد و معنویتی در نقاشی سراسرنمای خرمشهر نمیبینم. اساسا چنین اثری برای انتقال پیامش نیاز به کشیدن تصویر افراد شناخته شده ندارد. من در صحبتهای اولیهام ترکیب پروژه ملی را به کار بردم. مسئولان تصور میکنند هر اثری که موضوع ملی دارد یک پروژه ملی به حساب میآید اما اینچنین نیست. پروژه ملی مختصاتی دارد و خالق در اجرای آن باید همۀ ظرفیتهای ملی را بهکار بگیرد و نگاهی تمدنی داشته باشد تا اثرش حرفهایی برای تاریخ و برای فردا داشته باشد. ما این مختصات را در اثر مورد نظرمان نمیبینیم.
او افزود: آثار هنری در فضای انقلابی به ۳دلیل خلق میشوند. برخی از این آثار با نیت خالص و برای مقدسات تولید میشوند که تکلیفشان جدا است. ما آثاری قوی و ضعیف در میان آثار مذکور داریم.
برخی دیگر از آثار هنری برای مردم خلق میشوند. هدف از تولید این آثار جذب حد اکثری مردم است. این آثار نیز قوی و ضعیف دارند.
دسته سوم آثار هنری برای مدیران، سفارشدهنده، رزومه و گزارش کار خلق میشوند. در میان این آثار هم آثار قوی و ضعیف دیده میشوند.
من با گذاشتن نقاشی سراسرنمای خرمشهر در فرمول خودم، فکر میکنم این اثر برای مدیران خلق شده است. این ظن با خواندن مصاحبههای ناصر پلنگی در من تقویت شد.
این گرافیست بیان کرد: بعضی از زمینها زمین بازی هنرمندان انقلاب اسلامی نیستند. جنس انسان عصر خمینی در خیلی از قالبها نمیگنجد. این جنس در سلام فرمانده هم درنمیآید اما چون بحث ما آن نیست، من نیز وارد موضوعش نمیشوم. هیچکس به برندینگ ساخته شده از جبهه فرهنگی انقلاب برای آیندگان فکر نمیکند. کسی تصور نمیکند خوردن انگ بیسلیقگی به کارهای هنرمندان انقلاب با چه زحمتی پاک میشود.
صمدی گفت: ما وارد یک بازی مسخره دوگانه بین اخراجیها و جدایی نادر از سیمین شدهایم. آن زمین، زمین بازی هنرمند انقلاب اسلامی نیست.
او ادامه داد: جانگدازترین حرفهایی که در فضای تشیع برای ما گفته شدهاند، ناتمام ماندهاند. این حرفها با گذر از تاریخ به راحتی به ما رسیدهاند اما هنرمندان فعلی ما تصور میکنند برای اینکه بتوانند پیامشان را به نسلهای آینده برسانند باید از راههایی که هالیوود تعریف کردهاند، استفاده کنند. هنر ما با راههای جدید تعریف شده برای انتقال پیام، مضمحل میشود.
این کارشناس هنری بیان کرد: کاظم چلیپا اثر بینظیری به نام بسیجی دارد که من ماهی یک بار آن را نگاه میکنم و با خودم میگویم چلیپا در زمان کشیدن این اثرش چه حالی داشته است. اثر مذکور میتواند ترازی برای نقاشی هنرمندان انقلاب باشد.
علی داودی نقاش و شاعر در ادامه گفت: حضرات فوتوشاپ و گوگل تکنولوژی را گسترش دادهاند و من نیز مخالف استفاده از تکنولوژیهای روز نیستم اما برخی از دوستان آرمانخواه برای انتقال پیامشان به مخاطب خیلی نگاه ویژه و خاصی به تکنولوژیهای روز دارند.
او افزود: من بر آنم که بزرگی کار ناصر پلنگی را ندید نگیرم چون کار او با همه ایراداتش کار بسیار سنگینی است اما معتقدم چنین کارهایی علیرغم بزرگیشان تصویرسازی هستند نه نقاشی. نقاشی اساسا چیز دیگری است.
این نقاش پرسید: آیا آزادسازی خرمشهر برای ما یک حادثۀ شکوهمند و غرورآفرین ملی است یا نه؟ آیا به آن باید به عنوان یک حادثه تاریخی خیابانی- میدانی نگاه کنیم؟
اگر تصویری چون نقاشی سراسرنمای خرمشهر درباره خروج مردم از ورزشگاه خلق میشد ما ایراد چندانی به آن نمیگرفتیم اما ترسیم چنین تصویری درباره خرمشهر نیازمند دقت است.
داودی در پایان نشست تاکید کرد: با توجه به حرفهایی که زدم حتی اگر همه قوائد نقاشی رئالیسم در نقاشی سراسرنمای خرمشهر دیده شود باز هم این اثر موفق به نشان دادن ابعاد مختلف آزادسازی خرمشهر نخواهد بود. روزی ناصر پلنگی به گفته خودش در دل ماجرا بود و روی دیوارهای مسجد خرمشهر صحنههای شگفتآور خلق کرد اما روزی دیگر به کشوری سفر کرد و از نمونه پانورامای آنجا الگو گرفت تا اثری را خلق کند. این تفاوت کار آن هنرمند در دورههای مختلف زمانی است. باور هنرمند در دوره زمانی دوم عوض شده است و هنر چیزی جز باور نیست.