من به عنوان دختر دو مهاجر مکزیکی متولد آمریکا، مصیبت آنها و بسیاری از افراد جامعه ام را با هنرم به تصویر می کشم. من می خواهم درد دلخراشی را که خانواده یک مهاجر مکزیکی از سر می گذراند، افشا کنم. من روی آوردن دنیای خانواده ام به روشنایی و بیرون از سایه تمرکز می کنم. نقاشی های من به بهترین وجه به عنوان نظراتی بصری در مورد واقعیت پنهان روزانه تجربه مکزیکی-آمریکایی توصیف می شوند. این پرتره ها و طبیعت های بی جان خانواده من را در محیط واقعی خود نشان می دهد و نحوه زندگی من در دو جهان را به نمایش می گذارد. نقاشی های من فرهنگ آمریکایی را بر دنیای مکزیک لایه بندی می کند. من احساس می کنم جامعه باید از انسانیت آن طرف در آگاه باشد.
دو نفر مهم در زندگی من، والدینم، دو نفری هستند که به من انگیزه دادند تا چنین مفهوم قوی را توسعه دهم. وقتی پدر و مادرم برای این نقاشیها ژست میگیرند، چهرهشان به حالتهای بسیار خام و به نوعی آسیبپذیر تبدیل میشود. متأسفانه، آنها هر روز تلاش می کنند نامرئی باشند. آنها مجبور نیستند وانمود کنند که نامرئی را به تصویر می کشند. آنها آنقدر با طرد شدن، سوء ظن و ترس دائمی دست و پنجه نرم کرده اند که به نظر می رسد اکنون به طور طبیعی برایشان این اتفاقات پیش می آید. من تلاش می کنم تا نحوه بیان آنها را نشان دهم که احساس خستگی و پذیرش بی سر و صدای این مفهوم را ارائه می دهد. به نظر می رسد نشان دادن این موضوع که در زیر این همه سیاست زدگی و برچسب های کم خدمتی که این جامعه دریافت می کند، افراد عادی هستند، درست مثل همه ما. طبق سنت دیرینه مهاجرانی که به آمریکا می آیند، اینجا خانه ساخته اند و فقط سعی می کنند زندگی ساده ای با کمی امنیت و امید به فرزندانشان داشته باشند.
نوشته کریسلدا واسکز
رنگ روغن روی بوم: «گوتیک جدید آمریکایی»